معرفی کتاب سختی کارهای سخت | پیمایش در سفر کارآفرینی

توسط: امیررضا رحمانی
21 مرداد
2 نظر
6 دقیقه

مقدمه

در مخمصه ادبیات کارآفرینی، گوهر کمیابی وجود دارد که با اصالت و الماس درونی خود، اعتبار و سندیت را به یدک می‌کشد. کتاب سختی کارهای سخت نوشته بن هارویتز، فقط یک نقل داستان از موفقیت‌ها نیست که با خوش بینی درخشان بسته بندی شده باشد، بلکه کتاب سختی کارهای سخت، یک روایت سنگدل و بدون تعارف از واقعیت هایی است که کارآفرینان در خط مقدم جنگ با آن روبرو می‌شوند. بن هارویتز به‌عنوان یکی از بنیان‌گذاران Andreessen Horowitz و یک کهنه‌کار باتجربه سیلیکون ولی، تجربیات فراوانی را نه تنها در ساخت شرکت‌های موفق، بلکه در مقابله با طوفان‌های شکست، عدم اطمینان و شک به میز آورده است.

در کتاب سختی کارهای سخت، بن هارویتز جلوه‌ای از زرق و برق را که با کارآفرینی مرتبط است، از بین می‌برد و حقایق سختی را که در زیر سطح پنهان است، آشکار می‌کند. او چالش ها را حل نمی کند یا راه حل های سریع ارائه نمی دهد، در عوض، او کاوشی صریح از “کارهای سخت” که کارآفرینان در سفر خود با آن مواجه می‌شوند، از تصمیمات دلخراش اخراج کارمندان گرفته تا بحران‌های وجودی که حتی با تجربه‌ترین رهبران را رنج می‌دهند، ارائه می‌کند.

اما در میان داستان های مبارزه و ناملایمات، «سختی کارهای سخت» نیز چراغ امید است. این گواهی بر انعطاف پذیری روح انسان و قدرت استقامت در مواجهه با مشکلات به ظاهر غیرقابل حل است. بن هارویتز فقط به مشکلات نمی پردازد. او بینش‌های ارزشمند و توصیه‌های عملی حاصل از تجربیات خود را ارائه می‌کند و کارآفرینان را با شفافیت و همدلی در آب‌های تیره زندگی استارت‌آپی راهنمایی می‌کند.

این مقدمه از لوبیس مگ زمینه را برای یک فرو رفتن عمیق در قلب سفر کارآفرینی فراهم می کند، جایی که موفقیت و شکست اغلب دست به دست هم می دهند و آزمون واقعی شخصیت را در برابر مقابله با سختی ها و ملامت های مسیر کارآفرینی نشان می‌دهد . در ادامه با ما همراه باشید.

تحلیل و بررسی کتاب

کتاب سختی کارهای سخت به قلم بن هارویتز، در قلمرو ادبیات کارآفرینی به دلیل صداقت سرسخت و شفافیت عملی خود برجسته است. در اینجا چند موضوع کلیدی و بینشی از کتاب برای شما عزیزان آورده شده است:

در آغوش گرفتن چیزهای سخت: بن هارویتز این تصور که کارآفرینی فریبنده یا آسان است را به چالش می کشد. در عوض، او بر اهمیت پذیرفتن چیزهای سخت، تصمیمات سخت، لحظات شک‌برانگیز و ناکامی های اجتناب ناپذیر، به عنوان بخش جدایی ناپذیر سفر کارآفرینی، تأکید می کند.
رهبری در بحران: یکی از جذاب ترین جنبه های کتاب، کاوش در رهبری در مواقع بحران است. بن هارویتز حکایت‌های شخصی و درس‌هایی را که به سختی به دست آورده‌اید را در مورد چگونگی غلبه بر چالش‌هایی مانند اخراج، شکست فروش محصول و درگیری‌های داخلی با حفظ اعتماد و روحیه تیم خود به اشتراک می‌گذارد.
مدیریت عدم قطعیت: ایجاد یک استارتاپ ذاتاً مخاطره آمیز است و عدم اطمینان از رویدادهای پیش رو، همراه همیشگی برای کارآفرینان است. بن هارویتز استراتژی هایی را برای مدیریت عدم اطمینان، تصمیم گیری های سخت با اطلاعات ناقص و انعطاف پذیر برای ماندن در برابر ناملایمات، ارائه می دهد.
ساخت فرهنگ قوی: فرهنگ سنگ بنای سازمان های موفق است، اما چیزی نیست که بتواند در یک شب ایجاد کرد. بن هارویتز اهمیت پرورش فرهنگ شرکت، استخدام افراد مناسب و حفظ احساس ماموریت و هدف را حتی در تاریک ترین زمان ها بررسی می کند.
تنهایی رهبری: رهبری یک شرکت می تواند تجربه ای تنها و منزوی باشد، به ویژه در مواقع بحران. بن هارویتز به کارآفرینانی که با سنگینی مسئولیت دست و پنجه نرم می کنند، آرامش می دهد و به آنها یادآوری می کند که تنها نیستند و آسیب پذیری می تواند منبع قدرت باشد.

به طور کلی، کتاب سختی کارهای سخت برای هر کسی که سفر کارآفرینی را آغاز می‌کند یا چالش‌های رهبری را در دنیای تجاری پرشتاب امروزی دنبال می‌کند، خواندنی است. این یک کاوش با طراوت و صادقانه و روشن‌فکر از اوج‌ها، پست‌ها و بلندی‌ها است. این کتاب نوشته شده توسط کسی که در سنگر بوده و برای آن قوی‌تر ظاهر شده است.

مطالعه نکاتی از کتاب

اگر انتخاب بین گزینه های وحشتناک و فاجعه آمیز را نمی پسندید، مدیر عامل نشوید.
سختی کار، تعیین هدفی بزرگ، مهیج و بی باکانه نیست؛ سختی کار، اخراج آدم ها به خاطر نرسیدن به آن هدف بزرگ است. سختی کار، استخدام آدمهای عالی نیست؛ سختی کار وقتی است که این آدمهای عالی کم کم خود را محق میدانند و چیزهای نامعقول طلب میکنند، سختی کار چیدن ساختار سازمانی نیست؛ سختی کار برقراری ارتباط بین آدمها در ساختاری است که طراحی کرده اید. سختی کار دیدن رؤیاهای بزرگ نیست؛ سختی کار، نیمه شب از خواب پریدن با عرق سرد است وقتی که آن رؤیا به کابوس تبدیل شده است.
معنی ترسیدن این نیست که دل و جرئت نداشته باشیم، آنچه انجام می دهیم است که اهمیت دارد و تعیین می کند که آیا قهرمان بوده ایم یا بزدل.
کالین پاوِل – وزیر سابق امور خارجه ایالات متحده – بیان داشت، رهبری یعنی توانایی کشاندن کسی به دنبال خودت، حتی اگر شده از سر کنجکاوی.
در شرایط بحرانی، وقتی قیمت هر سهم به عدد بسیار پایینی رسیده است، برای بالا بردن قیمت هر سهم، روش هایی مانند ادغام سهام، بازخرید سهام و … داریم.
زندگی مخمصه است – کارل مارکس
راه های کم کردن درد ها و رنج های مخمصه در کسب و کار : 1- همه اش را به دوش نکش : همه بار مسئولیتتان را با بقیه در میان بگذارید و بیشترین تعداد ذهن ها را درگیر کنید حتی اگر در مسائل تهدیدی وجود داشته باشد 2- منچ بازی نمی کنید، این بازی لعنتی شطرنج است : همیشه حرکتی وجود دارد. 3- به اندازه کافی به بازی ادامه دهید بلکه شانستان گل کند 4- وضعیت نامساعدی که در آن قرار دارید، احتمالا کاملا تقصیر شماست.
فرهنگ سازمانی سالم را تشکیل دهید که کارکنان اخبار بد را در میان بگذارند و مشکلات موجود را بیان کنند، چرا که این روش در حل مسائل موثر است.
اگر شرکت نتوانست برنامه هایش را محقق کند و قصد دارید تعدیل نیرو کنید، فورا آن را انجام دهید، نذارید خبر میان کارکنان درز پیدا کند، اگر تاخیری رخ داد، ممکن است کارکنان به مدیران شک کنند و مشکلات مضاعف شود و میان کارکنان تا موعد انجام تعدیل نیرو، آشفتگی رخ دهد.
افراد تک تک روز هایی را که در شرکت کار میکنند را در ذهن ندارند، اما روزی که قرار است از شرکت اخراج شوند، با تمام جزئیات در خاطرشان خواهد ماند، آبرو و اعتبار مدیران و شرکت شما به این بستگی دارد که سرتان را بالا بگیرید و چشم در چشم کارکنانی که بیندازید که به شما اعتماد کردند و برایتان سخت کار کردند، اگر تو مرا استخدام کردی و من زندگی ام را گذاشتم تا برایت کار کنم، انتظار دارم آن قدر دل و جرئت داشته باشی که خودت اخراجم کنی.
مدیرانی که قرار است کارکنانی را اخراج کنند باید : 1- باید بطور خلاصه توضیح دهند که چه اتفاقی افتاده است، توضیح دهند که این اتفاق بیشتر از اینکه شکستی فردی باشد، شکستی شرکتی است. 2- مدیران باید به روشنی بیان کنند که این اتفاق روی آن شخص تاثیر می گذارد و تصریح کنند تصمیم گرفته شده غیر قابل مذاکره است. 3- باید از تمام جزئیات مربوط به مزایا و حمایتی که شرکت به کارکنان برکنار شده ارائه خواهد کرد، مطلع باشند.
رسیدن به مرحله برکناری یک مدیر ارشد، نتیجه خوب کار نکردن ماست، چند از اشتباهات ما ناشی از موارد فوق است : 1- در تعریف اولیۀ آن سمت، ضعیف عمل کردید : ابتدا جایگاه شغلی تبیین و روشن گردد و سپس شخص مورد نیاز استخدام شود 2- بیشتر بر مبنای نبود نقاط ضعف بوده تا وجود نقاط قوت : مدیر استخدامی باید تراز اولی بوده و نقاط قوت آن برجسته باشد. 3- برای گسترش کسب و کارتان استخدام کردید اما تصمیمتان شتاب زده بود : متناسب با پیشرفت و سطح و اندازه شرکت استخدام صورت گیرد. 4- استخدام اختصاصا برای آن سمت مورد نظر صورت گیرد. 5- مدیر استخدامی نوع غلطی از بلند پروازی داشته است 6- نتوانستید آن مدیر را با خود یکپارچه کنید
اگر اندازه سازمان بزرگ شد، باید جایگاه ها و سمت های شغلی موجود را بررسی کنید، اگر فردی توانایی مدیریت در شرکت بزرگ شده را نداشته باشد باید او را تغییر دهید چراکه با افزایش اندازه شرکت، وظایف مدیریتی کاملا تغییر می کند.

برای مطالعه بیشتر و دریافت عمیق مطالب، به کتاب مراجعه فرمایید.

معرفی بن هاروویتز

بن هارویتز یک چهره برجسته در صنعت فناوری و سرمایه گذاری خطرپذیر است. او بیشتر به عنوان یکی از بنیانگذاران و شریک عمومی شرکت سرمایه گذاری خطرپذیر Andreessen Horowitz شناخته می شود، که او با مارک آندریسن در سال 2009 تأسیس کرد. قبل از ورود به دنیای سرمایه گذاری خطرپذیر، بن هارویتز، فنی گسترده در کارآفرینی فناوری داشت.

هوروویتز یکی از بنیانگذاران و به عنوان مدیر عامل Opsware، که قبلا به نام Loudcloud شناخته می شد، شرکت نرم افزاری که محاسبات ابری و راه حل های اتوماسیون نرم افزاری را ارائه می کرد، خدمت کرد. تحت رهبری او، Opsware از طریق خرابی دات کام عبور کرد و در نهایت به یک بازیگر پیشرو در صنعت خود تبدیل شد. در سال 2007، Opsware توسط Hewlett-Packard به مبلغ تقریبی 1.6 میلیارد دلار خریداری شد.

پس از خرید، بن هارویتز به دنیای سرمایه گذاری مخاطره آمیز انتقال یافت و Andreessen Horowitz را با مارک آندرسن، مهندس نرم افزار، کارآفرین و نویسنده مشترک مرورگر وب موزیلا، بنیان گذاشت. Andreessen Horowitz به سرعت به عنوان یکی از تأثیرگذارترین شرکت های سرمایه گذاری خطرپذیر در سیلیکون ولی ظاهر شد و در طیف گسترده ای از استارت آپ های فناوری در بخش های مختلف سرمایه گذاری کرد.

بن هارویتز همچنین یک نویسنده و رهبر فکری پرکار در جامعه فناوری است. او بینش خود را در مورد کارآفرینی، رهبری و مدیریت از طریق وبلاگ و کتاب‌های خود از جمله سختی کارهای سخت به اشتراک می‌گذارد که به یک اثر اساسی در زمینه مدیریت و رهبری استارت‌آپ تبدیل شده است.

چه کسانی بخوانند ؟

کتاب سختی کارهای سخت نوشته بن هارویتز برای طیف وسیعی از افراد، به ویژه کسانی که در کارآفرینی، رهبری کسب‌وکار و فرهنگ استارت‌آپ درگیر هستند، ارزشمند است. در اینجا چند گروه خاص وجود دارد که می توانند از خواندن کتاب بهره ببرند:

کارآفرینان: چه یک بنیانگذار کارکشته باشید و چه به تازگی سفر کارآفرینی خود را شروع کرده اید، این کتاب بینش های ارزشمندی در مورد چالش ها و واقعیت های ایجاد و رهبری یک استارت آپ ارائه می دهد. گزارش‌های صریح هارویتز از تجربیات خود توصیه‌های عملی و تشویقی برای پیمایش در فراز و نشیب‌های کارآفرینی ارائه می‌دهد.
رهبران کسب و کار: مدیران اجرایی و رهبران شرکت های تاسیس شده نیز می توانند دیدگاه های ارزشمندی را از سختی کارهای سخت به دست آورند. این کتاب به پیچیدگی‌های رهبری، تصمیم‌گیری و مدیریت بحران می‌پردازد و درس‌هایی را ارائه می‌دهد که برای رهبران هر صنعت یا سازمانی قابل استفاده است.
سرمایه گذاران و سرمایه گذاران خطرپذیر: سرمایه گذاران و سرمایه گذاران خطرپذیر نقش مهمی در اکوسیستم استارتاپ ایفا می کنند و کتاب سختی کارهای سخت، بینش های منحصر به فردی را از دیدگاه یک سرمایه گذار موفق و کارآفرین سابق ارائه می دهد. درک چالش‌های پیش روی بنیان‌گذاران می‌تواند به سرمایه‌گذاران کمک کند تا تصمیمات آگاهانه‌تری بگیرند و از شرکت‌ها و پرتفوی خود حمایت بهتری کنند.
کارمندان استارتاپ: کارمندانی که در استارت آپ ها یا شرکت هایی روبه رشد کار می کنند، می توانند از خواندن این کتاب برای به دست آوردن درک عمیق تری از پویایی های موجود در سازمان خود بهره مند شوند. بحث‌های بن هارویتز در مورد فرهنگ شرکت، ساختار سازمانی و رهبری می‌تواند بینش‌های ارزشمندی را برای پیمایش چالش‌های منحصربه‌فرد کار در یک محیط استارت‌آپ ارائه دهد.
دانشجویان و کارآفرینان مشتاق: برای کسانی که به دنبال شغلی در زمینه کارآفرینی یا رهبری تجاری هستند، سختی کارهای سخت تصویری واقع بینانه و صادقانه از سفر کارآفرینی ارائه می دهد. خواندن در مورد چالش ها و موفقیت های دیگران می تواند به کارآفرینان مشتاق کمک کند تا از نظر ذهنی و عاطفی برای مسیر پیش رو آماده شوند.
هرکسی که به کسب و کار و رهبری علاقه دارد: حتی اگر مستقیماً درگیر کارآفرینی یا استارت آپ نیستید، کتاب سختی کارهای سخت بینش قانع کننده ای را در مورد موضوعات گسترده تر رهبری، انعطاف پذیری و تصمیم گیری ارائه می دهد. . داستان‌سرایی جذاب و توصیه‌های عملی کتاب، خواندن آن را برای هر کسی که به تجارت، مدیریت یا توسعه شخصی علاقه‌مند است، ارزشمند کرده است.